تاریخ نامه ایران بعد از اسلام (2251757X)(22)pp. 53-78
ارتش سرخ شوروی در شهریور 1320/ اوت 1941 برای دست یافتن به خط تدارکاتی متفقین و به بهانه حضور مستشاران آلمانی در ایران، شمال ایران را به اشغال خود درآورد. طی حضور این ارتش در صفحات شمال و شمالغرب ایران جنبشهایی ناسیونالیستی در آذربایجان و کردستان ظهور یافت که حکومت مرکزی را تا مدتی دچار بحران کرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش شوروی در حرکتهای گریز از مرکز در کردستان ایران در سالهای 1320ش/ 1941- 1325ش/ 1946م. است. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع اولیه همچون مطبوعات و اسناد انتشار نیافته و منابع کتابخانهای صورت گرفته است. یافتههای پژوهش بیانگر این است که هدف اتحاد جماهیر شوروی از دامن زدن به گرایشهای قومی در مناطق کردنشین ایران این بود که از این طریق منافع سیاسی و اقتصادی خویش را تامین کند و بتواند پایگاهی برای نفوذ خود در ایران برای دوران پس از جنگ جهانی دوم ایجاد نماید و با توجه به سیاستهای پهلوی اول که خواستار از بین بردن زبان، تاریخ و فرهنگ کردها در چارچوب ذوب هویتهای قومی در هویت ملی بود و حمایت شوروی از کردها باعث واگرایی آنان از حکومت مرکزی شد و جریانات کردی ارتش شوروی را نه نیرویی اشغالگر، بلکه یک نیروی رهاییبخش قلمداد کردند.
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام (2251757X)(21)pp. 117-142
ایرانیان در طول تاریخ بهصورت متناوب با قحطی و کمبود ارزاق مواجه بودهاند. در این سالیان متمادی، عوامل متعددی بر بحران ارزاق تأثیر گذاشته که میتوان در یک نگرش کلی این عوامل را به طبیعی و انسانی (داخلی و خارجی) تقسیم کرد. از میان عوامل انسانیِ داخلی که نقش مهمی در بحران ارزاق عمومی (در اسناد، بیشتر با عناوین غله و نان آمده است) داشتهاند، عملکرد ملاکین و مسئولین حکومتی در سالهای 1297 و 1296ش بسیار قابل تأمل است؛ چرا که اقدامات این گروهها تأثیر قابل توجهی بر قحطی ارزاق و سایر مشکلات اجتماعی- اقتصادی بر جای نهاد. این پژوهش با هدف تبیین یکی از عوامل مؤثر در بحران ارزاق عمومی (غله) و پیامدهای آن، با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال آن است تا مشخص سازد عملکرد ملاکین و مسئولین حکومتی چه نمودهایی در بحران ارزاق در سالهای 1297- 1296ش داشت؟ و این عملکرد چه پیامدهایی بهدنبال داشت؟
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام (2251757X)(13)pp. 81-110
چکیده
از مهمترین صنایع دورۀ قاجار، صنعت شالبافی بود. ابریشم و پشم ایران افزون بر کاربرد در تولید انواع قالی و پارچۀ ابریشمی، در بافت محصولی به نام شال استفاده میشد. با تثبیت دولت قاجار و حمایت برخی از دولت مردان، شالبافی به صنعتی مهم و با ارزش تبدیل شد. شهرهای کرمان، مشهد و کاشان به تدریج به مراکز شالبافی تبدیل گشته و نقش مهمی در رشد و بالندگی این صنعت ایفا کردند. همزمان با گسترش صنعت شال در کشور، این کالا علاوه بر اهمیت سیاسی و اجتماعی، از جنبههای اقتصادی و تجاری نیز جایگاه ویژهای پیدا کرد؛ تا آنجا که میتوان در پژوهشی مستقل این مسائل را مورد واکاوی قرار داد.
شناخت سیر تحولات تجارت صنعت شال، همان امری است که این پژوهش در نظر دارد با مطالعات کتابخانهای و مراجعه به اسناد کنسولی بجای مانده از دورۀ قاجاریه و نیز به روش توصیفی- تحلیلی به آن پاسخ دهد. مسائل محوری مقاله دو مورد است: اولاً ویژگیها و کاربرد شال در جامعۀ ایران عصر قاجار چیست؟ و مهمتر آنکه وضعیت تجارت این کالا در دورۀ قاجار چگونه بوده است؟ دستاورد پژوهش نشان از آن دارد که در جامعۀ ایران از شال استفادههای متنوعی میشده و دارای کاربد های فراوانی بوده است. همچنین با گسترش صنعت شالبافی در کشور، تجارت آن نیز در دستور کار دولت قاجار قرار گرفت و صادرات آن در کنار دیگر محصولات آغاز به کار کرد.
اندیشه دینی (22516123)(21)pp. 93-116