پژوهشهای فلسفی کلامی (17359791)(3-4)pp. 249-276
ارائه اصول اعتقادات دینی به شکل مکتوب یا بیان آن به صورت شفاهی، سنتی دیرپا در میان مسلمانان است. این اعتقادنامهها در حفظ و انتقال اصول زیربنایی و مشترک هر مکتب تلاش میکنند، اما در عین حال، برخی آرا و باورهای شخصی نویسنده یا گوینده را نیز در خود دارند که نباید آنها را با اصول مشترک فیه، اشتباه کرد. مسائل و مباحثی که هر نویسنده در رساله خود میآورد علاوه بر نشان دادن اساس مذهب او، نشانگر طرز تفکر، بینش و منش و شخصیت وی نیز هست. در این مقاله رساله اعتقادی شیخ بهایی و مجلسی تبیین و تحلیل و مقایسه میشود. مجلسی در رساله خود بیشتر در مقام توصیه و تجویز است و لحن دستوری او، رساله اعتقادیاش را به رسالههای عملیه فقها شبیه کرده است. اما شیخ بهایی به طور مطلق، در مقام توصیف و تبیین رأی خود است و برخلاف مجلسی، به نقد یا تکفیر مخالفان نمیپردازد. شیخ بهایی، دو سوم حجم رساله خود را به مسائل عملی اسلام اختصاص داده اما مجلسی بیشترین همّ خود را صرف شرح اصول عقاید کرده و در بخش اعمال، به شرح مقدمات عمل و توصیههای اخلاقی بسنده کرده است.
اندیشه دینی (22516123)(23)pp. 83-102
اندیشه دینی (22516123)(37)pp. 85-102
ابن سینا عاقله را قوهای مجرد میداند که برای فعل خاص خود، نیازمند عضو خاصی در بدن نیست و دلایل متعدد اثبات تجرد نفس ناطقه را پشتوانهی این ادعا قرار میدهد. در همین حال، در آثار فلسفی خود، به نیاز و مراجعهی عاقله به حس و متخیله و مفکره ـ که از نظر او، با کمک عضو جسمانی کار میکند ـ اشاره مینماید و در مواردی، اختلال در تعقل را که ناشی از ضعف و خستگی و اختلال در مغز است میپذیرد. علاوه بر این، به عنوان طبیب، از بیماریهای جسمانی عارض بر سر و مغز، که تعقل و تفکر را مختل یا متوقف مینمایند، سخن میگوید و راههای معالجه و داروهای مربوطه را شرح میدهد.
مقالهی حاضر با ملاحظهی آرای فلسفی و آثار طبی ابن سینا، به شناخت رابطهی عقل با مغز و بررسی و تحلیل نقشهای مثبت یا منفی اعضای بدن ـ به ویژه مغز ـ در عمل تعقل میپردازد و وجه جمع نظریههای ظاهراً متفاوت شیخ در این مورد را بیان میکند.