مطالعات حقوق خصوصی (25885618)(2)pp. 339-358
اگرچه تأسیس حقوقی جلب ثالث حدود یکصد سال است که وارد آیین دادرسی مدنی ایران شده، کمتر به نکات آن پرداخته شده است. با اینکه نوعی وابستگی میان دعوای اصلی با دعوای طاری در همۀ موارد دعاوی طاری دیده میشود، ولی این وابستگی در سه دعوای ورود ثالث، جلب ثالث و دعوای متقابل شدیدتر است و میتوان گفت به دلایلی که گفته میشود، این وابستگی در جلب ثالث در حد کمال است. بهعبارت بهتر دعوای جلب ثالث یک دعوای پیرو است. این پیروی نهتنها در تعداد دادخواست لازم برای جلب ثالث، بلکه در صلاحیت دادگاه، در مهلت تقدیم درخواست و دادخواست، در طرح ایرادات و دعاوی، در رسیدگی توأم در هر مرحلهای از رسیدگی، در واخواهی، در تجدیدنظرخواهی و حتی در فرجامخواهی لاجرم رعایت میشود، بهنحوی که رسیدگی مستقل به دعوایی که واقعاً جلب ثالث باشد، در هر مرحلهای از رسیدگی غیرممکن خواهد بود. از این موارد نتایج جدیدی نیز در مورد امکان طرح ایرادات توسط مجلوب ثالث خوانده اصلی راجع به دعوای اصلی، امکان نسبی درخواست تأمین خواسته و دستور موقت از او توسط خواهان دعوای اصلی و نیاز به موافقت شخص اخیر برای استرداد دعوای جلب ثالث، عدم صدور لزوماً فقط یک رأی برای دعوای اصلی و دعوای جلب ثالث، و اصولاً لزوم رسیدگی توأم در همة مراحل به آن و همة دعاوی طاری گرفته میشود.